کد مطلب:141776 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:145

لحظات دیدار با امام
او به سبب آن چه پیش از آن به آل رسول روا داشته بود و آنها را در مكانی بی آب و گیاه وانهاده بود، سر از خجالت به پایین انداخته بود و به سوی آنها پیش می رفت.


«پروردگارا! من به سوی تو بازمی گردم، پس توبه ام را پذیرا باش. من دل اولیا و فرزندان پیامبرت را به وحشت انداخته ام. ای اباعبدالله! من بازگشته ام و تائب هستم، آیا برای من راهی به توبه هست؟ [1] .

» امام در پاسخ حر فرمود: «آری، خداوند به تو روی خواهد كرد». [2] .

این گفتار امام حسین علیه السلام حر را شادمان كرده بود. او به یقین دریافت كه به زندگانی بی پایان و نعمت های همیشگی راه یافته است. حر داستان ندای هاتفی را هنگامی كه او از كوفه خارج می شد به امام حسین علیه السلام این گونه بازگو می كرد: «من با گوش جان شنیدم، كسی این گونه هشدارم می داد كه حر! تو را بشارت به بهشت. گفتم وای بر حر، آیا تو او را به بهشت مژده می دهی، در حالی كه او برای جنگ با پسر دخت پیامبر به حركت در آمده است؟ [3] .«امام فرمود: «تو به خیر و پاداش (نیكو) دست یافته ای». [4] .


[1] منكسا برأسه حياء من آل الرسول بما اتي اليهم و جعجع بهم في هذا المكان علي غير ماء و لا كلاء رافعا صوته. اللهم اليك انيب فتب علي، فقد ارعبت قلوب اوليائك و اولاد نبيك. يا اباعبدالله اني تائب فهل لي من توبه؟.

[2] فقال الحسين عليه السلام نعم يتوب الله عليك. اللهوف، ص 45؛ امالي الصدوق، مجلس 30، ص 141.

[3] فسره قوله و تيقن الحياة الا بدية و النعيم الدائم و وضح له قول الهاتف لما خرج من الكوفه فحدث الحسين عليه السلام بحديث قال فيه لما خرجت من الكوفة نوديت ابشر يا حر بالجنة فقلت ويل للحر يبشر بالجنة و هو يسير الي حرب ابن بنت رسول الله. امالي الصدوق، مجلس 30، ص 138.

[4] فقال له الحسين عليه السلام لقد اصبت خيرا و اجرا. مثير الاحزان، ص 60؛ مقتل الحسين مقرم، ص 290.